شرکت مهندسی تنظیم آزمون تجهیز
02177659184

تفاوت بین کنترل میانی و کالیبراسیون

کنترل میانی حمام کوره

کنترل میانی طبق استاندارد ISO 17025 (که به آن “تایید تجهیزات” گفته می‌شود) بخش مهمی از حفظ دقت اندازه‌گیری‌ها در صنایع تولیدی است که اغلب نادیده گرفته می‌شود، اما از اهمیت حیاتی برخوردار است. این فرآیند می‌تواند خطاهای موجود در سنسورها و دستگاه‌های اندازه‌گیری شما را پیش از آنکه تبدیل به مشکلات جدی شوند، شناسایی کند. تعداد فزاینده‌ای از شرکت‌ها شروع به درک اهمیت انجام کنترل میانی ها یا تایید تجهیزات بین کالیبراسیون‌ها کرده‌اند، اما هنوز بسیاری از شرکت‌ها می‌توانند با اتخاذ رویه‌هایی برای انجام این بررسی‌ها، ریسک‌های کسب‌وکار خود را کاهش دهند. چه در حال نگهداری از دستگاه‌های دما، فشار یا الکتریکی باشید، درک و به‌کارگیری کنترل میانی ها در تجهیزات خود در فرآیندهای تولیدی می‌تواند یکی از بهترین کارهایی باشد که برای کسب‌وکار خود انجام می‌دهید.

همچنین بخوانید : کالیبراسیون فشار 

تفاوت کنترل میانی در مقابل کالیبراسیون

کالیبراسیون فرآیند مقایسه یک دستگاه با یک استاندارد اندازه‌گیری است. کالیبراسیون به شما “خطای” دستگاه یا سنسور شما را نشان می‌دهد، یا اینکه دستگاه چقدر از مقدار نرمال خود فاصله گرفته است (مثلاً در واحدهای ولت، آمپر یا درجه سلسیوس). استاندارد اندازه‌گیری خود نیز توسط یک استاندارد دقیق‌تر کالیبره شده است و این فرآیند به‌طور مکرر تکرار می‌شود تا کالیبراسیون‌ها به هم متصل شوند. تعریف واحد اندازه‌گیری خود توسط سیستم بین‌المللی واحدها (SI) مشخص می‌شود. این فرآیند به کالیبراسیونی گفته می‌شود که “قابل پیگیری به SI” است. از طریق یک فرآیند کالیبراسیون خوب تعریف‌شده طبق استاندارد بین‌المللی ISO 17025، هر دستگاهی که در اندازه‌گیری کالیبراسیون استفاده می‌شود، می‌تواند به واحدهای استاندارد بین‌المللی پیگیری شود. واحدهای SI توسط یک شبکه از موسسات ملی اندازه‌شناسی مانند NIST، BIPM و بسیاری دیگر حفظ می‌شوند. در خلاصه، هنگامی که شما دستگاهی را به آزمایشگاه کالیبراسیون ارسال می‌کنید، ابتدا دستگاه را کالیبره می‌کنند تا بفهمند چقدر از مقدار نرمال خود فاصله دارد، سپس تاییدی انجام می‌دهند که دستگاه در حد تحمل‌های مشخص‌شده در مشخصات منتشرشده عمل می‌کند یا خیر.

قسمت بعدی—که معمولاً با کالیبراسیون اشتباه گرفته می‌شود—تنظیم است. اگر دستگاهی شناسایی شود که خارج از مشخصات منتشرشده خود عمل می‌کند، تنظیم فرآیندی است که با استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده از کالیبراسیون، خطاها را حذف می‌کند تا دستگاه به مقدار نرمال خود نزدیک‌تر اندازه‌گیری کند.

کالیبراسیون و تنظیم به‌طور معمول بر اساس یک چرخه زمانی انجام می‌شود که اغلب به آن فاصله کالیبراسیون گفته می‌شود. رایج‌ترین چرخه برای کالیبراسیون یک سال است، اما بسته به نیازهای فرآیند، می‌تواند بیشتر یا کمتر باشد.

 

کنترل میانی بین آزمایشگاهی

چرا کنترل میانی ضروری است؟

اگر فقط کالیبراسیون و تنظیمات را در یک چرخه سالانه انجام دهید و دستگاه پس از آن از کالیبراسیون خارج شود، چگونه می‌توانید به اندازه‌گیری‌هایی که از آن دستگاه پس از آخرین کالیبراسیون انجام داده‌اید، اعتماد کنید؟ کالیبراسیون به شما نخواهد گفت که در چه زمانی از آن چرخه سالانه دستگاه از کالیبراسیون خارج شده است. هر اندازه‌گیری که با آن دستگاه انجام داده‌اید از زمان آخرین کالیبراسیون اکنون مشکوک است.

همچنین بخوانید : کالیبراسیون فلومتر

این مسأله در بسیاری از صنایع می‌تواند ریسک بزرگی به همراه داشته باشد. در صنایع با مقررات شدید، مانند داروسازی یا تولید مواد غذایی، کشف اینکه یک دستگاه از کالیبراسیون خارج شده است می‌تواند بسیار پرهزینه باشد. به عنوان مثال، اگر یک سنسور دما در یک فریزر از تحمل خارج شده باشد، ممکن است تمامی محصولاتی که در آن فریزر نگهداری می‌شده‌اند، نیاز به دور ریختن یا فراخوانی داشته باشند. اگر در هر زمانی از سال گذشته، دستگاه‌هایی که برای آزمایش محصولات در خط تولید استفاده می‌شدند، از تحمل خارج شده باشند، نقص‌های تولیدی و خرابی‌های تجهیزات ممکن است رخ دهند. این تنها یک ریسک مالی نیست، بلکه برای بسیاری از محصولات، سلامت انسانی نیز می‌تواند به خطر بیافتد. هرچه زودتر متوجه شوید که یک دستگاه یا سنسور از تحمل خارج شده است، ریسک‌ها و هزینه‌ها برای کسب‌وکار شما کاهش می‌یابد.

انجام کنترل میانی به شما کمک می‌کند تا مشکلات احتمالی را قبل از اینکه به مشکلات جدی تبدیل شوند، شناسایی کنید. با توجه به هزینه‌های زیاد بازخوانی محصولات و مشکلات احتمالی در صنایع حساس، این کار به شما کمک می‌کند تا ریسک‌ها را کاهش داده و در عین حال کیفیت محصولات و تجهیزات خود را حفظ کنید.

راه‌ حل: انجام کنترل میانی بین کالیبراسیون‌ها

کنترل میانی یا تأیید عملکرد تجهیزات به معنای اندازه‌گیری دستگاه‌ها در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر از چرخه کالیبراسیون است تا اطمینان حاصل شود که هنوز در محدوده عملکرد قابل‌قبول قرار دارند. این روش معمولاً در صنایع تحت نظارت، مانند داروسازی و تجهیزات پزشکی، اجرا می‌شود، اما در سایر صنایع کمتر رایج است، به‌ویژه در صنایعی که نهاد نظارتی خاصی برای آن‌ها وجود ندارد. حتی در برخی از صنایع تحت نظارت، مانند صنعت هوافضا، این روش کمتر استفاده می‌شود، زیرا سازمان FAA معمولاً زمانی به بررسی تجهیزات اندازه‌گیری می‌پردازد که یک قطعه از هواپیما دچار نقص عملکرد شده باشد.

با توجه به ریسک ناشی از نقص قطعات و فراخوانی محصولات، به نظر می‌رسد که در آینده صنایع بیشتری به اهمیت بررسی‌های میانی پی ببرند. صنعت خودروسازی نمونه‌ای از این صنایع است که پس از تجربه فراخوان‌های گسترده در سال‌های گذشته، اکنون توجه بیشتری به کیفیت قطعات و سنسورهای تأمین‌کنندگان خود دارد. فراخوان مواد غذایی نیز نمونه دیگری از خطرات ناشی از سنسورهای نامعتبر است. این مشکلات بالقوه نه تنها هزینه‌بر هستند، بلکه ممکن است به سلامت انسان نیز آسیب برسانند. صنایع تولیدی مانند تولیدکنندگان فولاد نیز از جمله صنایعی هستند که در آن‌ها دقت سنسورها و ابزارهای اندازه‌گیری بسیار حیاتی است، زیرا عدم بررسی این تجهیزات بین کالیبراسیون‌ها می‌تواند تأثیر جدی بر کیفیت محصول نهایی بگذارد. اجرای کنترل میانی در این صنایع باعث کاهش خطر خرابی تجهیزات و زیان‌های مالی می‌شود، بدون اینکه هزینه و زمان لازم برای افزایش دفعات کالیبراسیون را متحمل شوند.

در تولید تجهیزات الکتریکی، کنترل میانی به‌طور فزاینده‌ای به‌عنوان یک مرحله مهم در چرخه عمر محصول و آزمون عملکرد شناخته می‌شود. به‌عنوان مثال، یک نمونه اولیه از یک دستگاه تهویه مطبوع ممکن است در یک آزمایشگاه تحت شرایط سخت و شدید آزمایش شود تا ببیند در چه نقطه‌ای دچار نقص عملکرد می‌شود. مهندسان در این فرآیند داده‌های زیادی جمع‌آوری می‌کنند. اما مشخصاً چیزی که هیچ‌کس نمی‌خواهد اتفاق بیفتد این است که پس از هفته‌ها آزمایش، متوجه شوند که سنسورهای جمع‌آوری داده دقت کافی نداشته‌اند. بنابراین، تأیید عملکرد این سنسورها قبل و بعد از آزمایش، یک روش منطقی برای کاهش احتمال خطا در توسعه محصول است.

همچنین بخوانید : کالیبراسیون تجهیزات دما

تجهیزات پیشنهادی برای کنترل میانی

تجهیزات دما:

9100S، 9102S: درای‌ ول‌ های دستی
9142، 9143 و 9144: چاهک‌ های کالیبراسیون میدانی
4180 و 4181: کالیبراتورهای مادون قرمز پرتابل
1523، 1524: دماسنج‌ های مرجع
1551A Ex / 1552A Ex: نمایشگر دما

تجهیزات فشار:

3130: کالیبراتور فشار پرتابل
P5510-2700G، P5513-2700G: کالیبراتورهای فشار پنوماتیکی
P5514-2700G، P5515-2700G: کالیبراتورهای فشار هیدرولیکی
700HPPK: کیت پمپ تست پنوماتیکی
Fluke 729: کالیبراتور فشار خودکار

تجهیزات الکتریکی:

5502A: کالیبراتور چندمنظوره
7526A: کالیبراتور دقیق فرآیندی

نکاتی برای گنجاندن کنترل میانی در فرآیند کالیبراسیون

از میان انواع اندازه‌گیری‌ها برای آزمایش محصولات در حین تولید، دما یکی از رایج‌ترین پارامترها است، اما اندازه‌گیری‌های الکتریکی و فشار نیز به‌طور گسترده در دسترس هستند. اگر در محیط کاری خود کنترل میانی انجام نمی‌دهید، در ادامه چند نکته برای شروع آورده شده است.

1. نیازهای مربوط به قابلیت حمل را در نظر بگیرید

هنگامی که به یک چرخه کالیبراسیون پایبند هستید، معمولاً این فرآیند شامل جداسازی حسگر یا ارسال دستگاه به آزمایشگاه کالیبراسیون می‌شود. اما هنگام انجام کنترل میانی روی تجهیزات، ممکن است جداسازی حسگر امکان‌پذیر نباشد و مجبور شوید این بررسی‌ها را در محل نصب انجام دهید. برخی از تولیدکنندگان، چرخ‌های مخصوصی طراحی کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را روی کف کارخانه جابه‌جا کرد و تمام تجهیزات مورد نیاز برای بررسی حسگرها را روی آن قرار داد.

برای کنترل های دما، طراحی سبک و دستگیره‌های راحت این دستگاه‌ها، حمل آن‌ها را در سطح کارخانه آسان و کاربردی می‌کند. برای کنترل فشارسنج‌ها، معمولاً اندازه‌گیری‌ها در شرایط محیطی باز یا در موقعیت‌های دشوار انجام می‌شود، بنابراین قابلیت حمل و مقاومت دستگاه‌ها از عوامل کلیدی محسوب می‌شود.

2. تعیین بودجه عدم قطعیت مناسب برای شما

انتخاب سطح مناسب عدم قطعیت برای کنترل میانی کار ساده‌ای نیست. اما اگر چرخه کالیبراسیون خود را رعایت کنید، ممکن است به جای نسبت عدم قطعیت 4:1 (که برای بیشتر کالیبراسیون‌ها مورد نیاز است)، بتوانید به نسبت 2:1 یا حتی 1:1 رضایت دهید.

برخی افراد چاهک‌های خشک دستی یا پمپ‌های فرآیندی را برای کالیبراسیون انتخاب می‌کنند، درحالی‌که برخی دیگر از یک دستگاه اندازه‌گیری مرجع (gold standard) برای مقایسه با دستگاه‌های اندازه‌گیری خود استفاده می‌کنند. البته در روش مقایسه با دستگاه مرجع، احتمال خارج شدن هر دو دستگاه از کالیبراسیون وجود دارد. برای کاهش این خطر، برخی از متخصصان از دو دستگاه مرجع به‌طور هم‌زمان استفاده می‌کنند تا از تصمیم‌گیری اشتباه ناشی از انحراف دستگاه جلوگیری شود. (توجه داشته باشید که دستگاه‌های مرجع را نیز باید به‌طور منظم کالیبره کنید!)

3. بررسی تغییرات اندازه‌گیری بین دوره‌های کالیبراسیون

کالیبراسیون، یک اندازه‌گیری مطلق بر اساس یک استاندارد شناخته‌شده است، اما کنترل میانی ها معمولاً فقط به شناسایی تغییرات در اندازه‌گیری‌ها نیاز دارند. اگر حسگرها در مقایسه با دستگاه اندازه‌گیری پایدارتری که برای کنترل میانی استفاده می‌کنید دچار انحراف (drift) شوند، این یک علامت هشداردهنده است که نشان می‌دهد دستگاه نیاز به تعویض یا تنظیم مجدد دارد.

اگر در مراحل اولیه متوجه مشکل یک دستگاه شوید و آن را اصلاح کنید، موفق شده‌اید از بروز یک مشکل بزرگ‌تر که ممکن بود بدون کنترل میانی نادیده گرفته شود، جلوگیری کنید.

درصورتی که سؤالی درباره کنترل میانی ها یا کالیبراسیون در محیط تولید دارید. می‌توانید با شماره 02177659184 تماس بگیرید، مستقیماً از طریق واتساپ 09915298605 با ما در ارتباط باشید، یا برای مشاوره فروش درخواست دهید.

منبع

https://www.fluke.com/en/learn/blog/calibration/intermediate-checks-iso-17025-verification-vs-calibration

دیدگاه ها (0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *